جشنها و مناسبتهاي تيرماه

سه شنبه 3 تير 1393برچسب:, :: 16:9 ::  نويسنده : مهناز کریم زاده

    بخشی از سنگ نوشته  داریوش هخامنشی

 «فرهنگ ايراني، فرهنگ شادباشي، شادنوشي، شادخوري و خوش‌پوشي  است؛ فرهنگ تلاش و امید، سازندگي و بالندگي است؛ فرهنگ ارج نهادن به داده‌هاي هستي است؛ فرهنگ پاسداري از آب و هوا، خاك، آتش و ديگر آفرينش‌هاي آفريدگار است،» فرهنگ قدرداني و شكرگزاري به پاس تمام اين آفرينش‌ها است؛ و در يك كلام، فرهنگ جشن و شادماني است. چراکه"فسلفه عرفانی آریایی (ایرانی)، بر پایه شادی و نشاط بنیان گزارده شده است. با نگاهی به تاریخ راستین و پربار ایرانی، در می­یابیم که ایرانیان در سایه فلسفه شادی و نشاط، توانسته اند قرنها بر همه چهان فرمانروایی کنند و صلح و آشتی و انسانیت و مهر را ارمغان جهانیان سازند." جشن‌هاي دوازده‌گانه، آيين‌هاي نوروزي، جشن سده، مهرگان، گاهنبار‌هاي (جشن‌هاي) ششگانه به يمن شش آفرينش بزرگ جهان، جشن تولد خورشيد (يلدا) و هزاران مراسم ديگر، خود مؤيد پيوند عميق و ديرينه فرهنگ اين مرز و بوم با جشن و شادی مي‌باشد[i] 

 جشن و اختصاص دادن روزهايي به تفريح و شادي  از ويژگي‌هاي فرهنگي همه جوامع مي‌باشد. جشن واژه‌اي است بسيار كهن و ايراني كه نشان از سنت‌هاي ويژه‌ ايراني دارد. ريشه اين واژه «يَسْن» اوستايي و «يزشن» پهلوي و به معني ستايش و پرستش است. و يكي از نشانه‌هاي ايران باستان، وجود جشن‌‌هاي بسيار است كه شمار آن در سال به بيش از بيست جشن مي‌رسد.  و حتي به نقل از ابوريجان بيروني در كتاب آثار الباقيه "شمردن شمار جشن های ايران همانندشمار کردن آبگذرهای يک سیلاب غیرممکن است." "بررسی جشن‌های ایرانی و زمان برگزاری آنها نشاندهنده ویژگی‌هایی مشترك در میان همه آنهاست. نخست اینكه تقریباً همگی در پیوند با پدیده‌های طبیعی و كیهانی و اقلیمی هستند و به همین دلیل كوشش شده است تا زمان برگزاری آنها هر چه بیشتر با تقویم طبیعی منطبق باشد.

دوم اینكه تقریباً هیچكدام برگرفته از دستورهای دینی نیستند. با اینكه همواره پیروان ادیان گوناگون تلاش كرده‌اند كه برخی از آنها را مراسم دینی خود معرفی كنند؛ اما نمی‌توان آنها را متعلق به هیچ دینی دانست.

سومین ویژگی گردهمایی‌ها و مراسم ایرانی در این است كه با سرور و شادی همراه هستند و غم و اشك و گریه در آنها جایی ندارد. حتی مراسم عید «بـمـو» در میان مانویان كه اتفاقاً همزمان با روز جانباختن مانی بوده، همراه با سرود و شادی برگزار می‌شده است.

چهارمین ویژگی جشن‌ها و مراسم ایرانی در احترام و پاسداشت همه مظاهر طبیعت است. در هیچكدام آیین‌های ایرانی اثری از خشونت و بدرفتاری نسبت به گیاهان و حیوانات دیده نمی‌شود. بلكه حتی با آیین‌هایی همراه است كه به انگیزه پاكیزگی و پاسداری از محیط زیست برگزار می‌شود. بگذریم از اینكه امروزه، روز سیزده‌بدر، براستی روز سوگ طبیعت و تخریب و تباهی و آلودگی آن شده است. بر این باورم كه برای ایزد بانوی زمین، روز سیزده‌بدر غم‌انگیز‌ترین روزهای سال است.  

ویژگی پنجم، پیوند ناگسستنی جشن‌های ایرانی با آتش است. حتی اگر آن جشن پیوند چندانی با آتش نداشته باشد، اما عموماً اخگری كوچك به آن رسمیت و تقدسی بیشتر می‌بخشد.

ششمین ویژگی عمومی جشن‌ها و مراسم ایرانی چنین است كه با زادروز یا سالمرگ كسی در پیوند نیست و آنگونه كه از متون كهن همچون شاهنامه بر می‌آید، برای ایرانیان زادروز كسی اهمیتی فراوان نداشته و به ندرت آنرا ثبت می‌كرده‌اند؛ چرا كه هر كسی در روزی زایش یافته و در روزی در می‌گذرد. آنچه برای ایرانیان با ارزش بوده و آنرا ثبت كرده و گاه جشن می‌گرفته‌اند، «انجام كاری بزرگ» بوده است كه نمونه‌های آنرا در شاهنامه فردوسی می‌بینیم. می‌دانیم كه فردوسی نیز تنها به ثبت زمانِ پایانِ كار بزرگ خود كه همانا «سرایش شاهنامه» باشد، بسنده كرده و از یادآوری صریح زادروز خود خودداری كرده است.

هفتمین ویژگی‌های عمومی در گستردگی مراسم است. ایرانیان جشن‌ها و آیین‌های میهنی خود را به گونه‌ای یكپارچه و با همبستگی و همزیستی شگفت‌انگیزی برگزار كرده و تفاوت‌های قومی و دینی و زبانی را عامل بازدارنده این یگانگی نمی‌دانسته‌اند. آیین‌های ایرانی متعلق به همه ایرانیان است و همه برای نگاهبانی از آن كوشیده‌اند. كسانی كه با تعصب‌های نابجای دینی یا قومی نقش خود در پاسداری فرهنگ ایران بیشتر از دیگران می‌دانند، به این همبستگی باشكوه مردمان ایرانی آسیب می‌زنند."

بر اساس تقویم زرتشتی ایرانیان که بسیاری از آئینها و مراسمهای امروزی نیز بازمانده این گاهشماری است، در هر ماه مناسبتها و جشنهای فراوانی با پشتوانه و فسلفه  بسیار قوی وجود دارد که در این وبلاگ با شروع هر ماه، به ذکر و معرفی جشنها و مناسبتهای مربوط به آن ماه خواهیم پرداخت:

 تیرماه (تیر یا تیشتر) 

تير =تيشتر، ايزد باران و رزق و روزي و خدايي است كه با باران در ارتباط می باشد و از اين رو، اصل همه آبها، سرچشمه باران و باروري است. در متنها صورت متجلي او را «ستاره تابان شكوهمند» نام برده‌اند. با ديو خشكسالي و خشكي در ستيز است. در بندهش آمده است تيشتر همان تير است. برخی از مناسبتهای این ماه به شرح ذیل می باشد:

یكم تـیر/ اورمزد روز   جشن آغاز تابستان، انقلاب تابستانی، رسیدن خورشیدن به بالاترین جایگاه و آغاز سال نو در گاهشماری گاهنباری (=  جشن میانه بهار). برگزاری جشن آغاز تابستان هنوز در برخی نواحی ایران همراه با گردهمایی و مراسم آب‌پاشی و آبریزگان، در صحرا برگزار می‌شود.

ششم تیر/ خرداد روز   روز برگزاری جشنی به نام «نیلوفر» كه امروزه بسیار ناشناخته مانده است. شاید به مناسبت شكوفا شدن گل‌های نیلوفر در اوایل تابستان باشد. ابوریحان بیرونی اشاره کرده که این جشنی تازه است و سابقه تاریخی ندارد. در این روز به مانند جشن تیرگان، شست و شو و تبرک و تقدیس آب معمول بوده است.

سیزدهم تیر/ تیر روز   تيرگان يكي از سه جشن عمده ايرانيان باستان (نورز و مهرگان و تيرگان) مي‌باشد كه متاسفانه امروز فقط جشن نوروز به طور عمومي برگزار مي‌گردد و دو جشن ديگر جز در محافل و گروه خاص به فراموشي سپرده شده است. همانگونه كه گفتيم از ميان جشن‌هاي دوازده‌‌گانه، تنها جشن تيرگان، با نام «تيرماسيزه‌شو» (شب سيزده تيرماه)، در مازندران و تحت عنوان تيروجشن در ميان گروهي از زرتشتيان برگزار مي‌شود. جشن تيرگان در روز سيزدهم ماه تير (روز تير) برگزار مي‌گردد. و نشانه‌هاي برگزاي آن از قرن ششم به بعد در سندهاي تاريخي اندك است.

 

به روز تير و مه تير عزم شادي كن      كه از سپهر ترا فتح و نصرت آمد تير (شمس فخري)

 

اصلي‌ترين مناسبت برگزاري جشن تيرگان، تلاقي نام  روز و ماه مي‌باشد.[ii] اما بايد دانست كه براي اين روز مناسبت‌هاي ديگري نيز گفته‌اند و آن روز را سالروز حماسه معين كردن مرز ايران با تيراندازي آرش، مي‌دانند.

روايت است: «آرش شواتير (كمان‌گير)، پهلوان ايراني، پس از صلح منوچهر (پادشاه پيشدادي) با افراسياب (پادشاه توراني) مسئوليت پرتاب تير را براي مشخص كردن مرز سرزمين ايران و توران به عهده مي‌گيرد. او همه نيروي خود را با ياد سرزمين ايران به تير مي‌بخشد و تير سپيده‌دم رها مي‌شود؛ از كوهها مي‌گذرد، تا سرانجام در غروب آفتاب در سرزمين بلخ و در ناحيه‌اي به نام گوزگا و دركنار جيحون بر درخت گردويي كه بلندبالاتر از آن در جهان نيست مي‌نشيند و مرز ايران و توران مشخص مي‌گردد.»  اما آرش كه با تمام وجود، كمان را كشيده بود، پس از رها كردن تير به زمين می‎‌افتد و قطعه قطعه مي‌شود.

ديگر داستاني كه درباره پيدايش اين جشن وجود دارد چنين است:

در اين روز چون كيخسرو از جنگ با افراسياب بازمي‌گشت، بر سرچشمه‌اي تنها ماند و همانجا به خواب رفت يا به قولي فرشته‌اي (فرشته آناهيتا: ايزد آبها و چشمه‌ها) بر او نازل شد و از بيم بي‌هوش شد تا اينكه بيژن از پس او برسيد و آب بر چهره پادشاه پاشيد تا به خود باز آمد و چون كيخسرو از مقدسان و جاويدانان مزدايي است بهدينان اين روز را نيك شمردند و جشن گرفتند. در اين روز خود را در آب چشمه مي‌شستند.

روایت دیگر اینکه، در اين روز پس از هشت سال خشكسالي، باراني باريدن و طبيعت ايران نيز جاني دگر گرفت. در بين برخي، اين جشن به جشن آبريزان نيز معروف است. در اين روز زرتشتيان به هم آب مي‌پاشند و درباره به وجود آمدن اين رسم مي‌گويند كه در زمان فيروز جد انوشيروان چند سالي باران نيامد و مردم در خشكسالي بودند فيروز به آتشكده فارس رفت و دعا كرد و در اين روز، باران زياد باريد و از آن به بعد در ميان ايرانيان رسم بود كه بياد آمدن باران بهم ديگر آب مي‌پاشيدند.

همچنين، اين جشن را به هوشنگ[iii] نسبت مي‌دهند و مي‌گويند: «در اين روز هوشنگ برادر خود را بزرگ گردانيد و از روي احترام و دوستي مقام  «دهقنه» را كه همان كتابت و دبيري است به او تفويض كرد ومقام نويسنده و كاتب را به رسميت شناخت و به نويسندگان هديه داد و فرمود در اين روز مردم همه لباس كاتبان را بپوشند و از آن روزگار تا زمان گشتاسب جهت بزرگداشت امر كتابت، چنين رسمي همچنان برقرار بود. .»

و جالب اينكه، امروزه در برخي محافل، قدمهايي جهت بزرگداشت اين مناسبت برداشته مي‌شود و سعي مي‌شود از اين روز به نام روز نويسنده ياد كرده و تجليل بدارند.[iv]

در آثار الباقيه ، كه به طور مفصل در خصوص علت پيدايش جشن تيرگان و جزئيات برگزاري آن توضيح داده شده، در اين خصوص آمده: «سبب دوم جشن تيرماه «دهوفذنه» (دهيوپته)است كه معناي آن نگهداري مُِلك و فرمانروايي در آن و «دهقنه» كه معناي آن عمارت كردن و زراعت و قسمت كردن است و با هم توام‌اند و كتابت، به وسيله هوشنگ و برادرش دراين روز صادر شد».

بنا به اسنادي، اين جشن در دو روز برگزار مي‌شده (سيزدهم و چهاردهم روز تير در گاهشماري ايران باستان) روز نخست را تيرگان كوچك و دومين روز را تيرگان بزرگ مي‌ناميدند. ابوريحان و گرديزي نيز از دو تيرگان ياد مي‌كنند: «روز سيزدهم (تيرروز) كه تير رها شد، تيرگان كوچك است و تير جهت طي مسافت ياد شده، مدت يك شبانه‌روز در راه بود و روز بعد، (روز چهاردهم: گوش روز) فرود آمد كه مردم اين روز را جشن گرفته و تيرگان بزرگ ناميدند»

و بر اساس مطالب به دست آمده از اسناد تاريخي، سفرنامه‌ها و ...، از اعمال و آدابي كه در اين جشن برگزار مي‌شده، مي‌توان از شست‌وشو در آب و آب‌پاشيدن روي هم[v] (نمادي از اسطوره كيخسرو) ، پرتاب تير (به ياد پرتاپ تير آرش و نماد شادي)، در آتش انداختن و قرباني كردن كودك (قرباني شدن آرش پس از رها شدن تير)، اويزان كردن جگر قرباني از درخت (محل سقوط تير آرش درخت بود) و شكستن ظروف (نماد شكست محاصره)، تهيه خوراكي و پختن ميوه كال و گندم (خوردن ميوه‌ها و گندم به صورت خام در زمان پيكار با افراسياب به علت نداشتن فرصت و سختي و دشواري) و... نام برد كه به مرور، برخي از آنها منسوخ و برخي با تغييراتي ادامه یافت

 

جشن تيرگان (تيرماسيزه‌شو) در مازندران

از برگزاري جشن «تيرماسيزه‌شو»، كه در كتاب شرح بيست باب ملامظفر آمده، در سوادكوه، سنگسر، شهميرزاد، فيروزكوه، دماوند، بهشهر، دامغان، ماها، ساري، بابل، آمل، نوشهر، شهسوار و طالقان خبر داريم» (روح‌الاميني، 1378: 108) ولي امروزه در مازندران برگزار مي‌شود.

در شب سيزدهم آبان ماه، خانواده‌ها و خويشاوندان نزديك در خانه بزرگ فاميل، با تدارك قبلي جمع مي‌شوند. اين گردهمايي با پذيرايي و اجراي مراسمي كه ويژه اين شب است تا ديروقت ادامه مي‌يابد.

مراسم لال شو (شب لال)[vi]  و چوب خوردن از لال (لال نمادين)، گرفتن فال حافظ، درخواست هديه و خوراكي از خانه‌ها به طور ناشناس (از دريچه، پنجره و …) و تهيه غذاها و خوراكي‌هاي مخصوص (از جمله گندم برشته شده) از جمله اداب و رسوم و اعمالي است در اين مراسم اجرا مي‌گردد.

 

جشن تيرگان در ميان زرتشيان:

در بين زرتشتيان يزد و كرمان در ماه تيرماه نیز مراسمي برگزار مي‌گرديد كه بسياري آن را يادگار جشن تيرگان مي‌دانند و با نام «تيرو جشن» (tiyu-jašn) در بين زرتشتيان معروف است. «مراسمي كه تا همين اواخر (به روايتي تا سي‌سال پيش) ميان زرتشتيان ايران مرسوم بود. اما متاسفانه با مهاجرت زرتشتيان از يزد و كرمان و اطراف به تهران و پراكندگي و عوارض ناشي از زندگي شهرنشيني، چندگاهي است كه اجراي آن مراسم زيبا  فقط در ذهن افراد مسن از نسل گذشته به شكل خاطرات باقي است.

گروهی بر این عقیده‌اند که،  اين جشن دوره‌اي ده روزه داشت، يعني از «تيرروز» از تيرماه، روز سيزدهم شروع و به «باد روز » (روز22) پايان مي‌گرفت. و اينگونه استنباط مي‌كنند كه تير آرش در «روز تير» پرتاب و در «روز باد» پس از طي ده روز سقوط كرده و از حركت ايستاده!

و به گفته شمس الدين صوفي دمشقي  «ديگر از اعياد ايرانيان… تيرجان است كه به گمان پارسيان روان‌هاي مردگانشان در اين روز برمي‌گردند و خوردني و آشاميدني‌هايي را كه براي آنان تهيه كرده‌اند مي‌خوردند. اين خوردني‌ها و آشاميدني‌ها را «خوراك روان‌ها» مي‌نامند. در اين روز لباس و پوشاك نو مي‌پوشند و نقل و شيريني و خوراكي‌هاي سنتي و ويژه مي‌پزند، شست‌وشو و غسل مي‌كنند. نيايش ميخوانند (خورشيد نيايش و مهرنيايش)». در اين روز، بچه‌ها با تارها نخي و رنگيني كه به مچ دست مي‌بستند در كوچه و خانه‌ها و بام‌ها مي‌دويدند و ترانه مي‌خواندند و كنار نهرها و جويها به آب مي‌پرداختند و يا به هم آب مي‌پاشيدند. و از مهم‌ترين چيزهايي كه در اين جشن تدارك مي‌ديدند، بندي بود از تارهاي هفت رنگ ابريشم يا نخ (شبيه رنگين‌كمان) که اين بند را «تيروباد» (Titu-bâd) مي‌ناميدند. از روزهاي پيشين از عيد، «تيروباد» در همه خانه‌ها مهيا مي‌شد. و روز جشن از كوچك تا بزرگ ان را به مچ دست يا به جايي از لباس بند مي‌كردند و و تا روز باد با خود نگه مي‌داشتند. آنگاه در روز مذكور، به دشت يا بام خانه رفته،بند را باز كرده و با فرياد و بانگ شادماني به باد مي‌سپردند.

در كتاب فرهنگ بهدينان درباره مراسم تير و جشن آمده است:

… در اين جشن، از «روز تير» تا «روز باد»، بند الواني به دور دست يا به جايي از لباس مي‌بندند و در «روز باد»، در محلي بلند آن را به باد مي‌دهند.

اين كردار، كنايت و اشاره‌اي در بردارد از عمل آرش كمانگير كه تير را رها كرد. (ايزد باد تير را در آن مسافت دور برد). و يه ياد آين رويداد و حادثه، بندها را به باد مي‌دهند تا دورها ببرد. از مراسم ديگر : فال كوزه، آب پاشي (از پشت بام، در خانه و گذر) و تهيه خوراكي‌هاي مخصوص و گندم برشته‌شده (تمثيلي از مواد غذايي زمان محاصره ايران) بازي (از جمله بادبادك بازي بچه‌ها)… سرفصل‌هاي اصلي مراسم اين جشن را تشكيل مي‌داد.

 

پی نوشت:

[i] - این جشن های بیشتر جنبه دینی و اغلب توام با مراسم دعا و سرودخوانی بوده است و حتی واژه جشن از ریشه "یسنه" اوستایی، و به معنای ستایش و پرستش است.

[ii] - گاهشماري ايران پيش از اسلام، متشكل از 365 روز بود و سال به جاي هفته، دوازده ماه سي روزه داشت كه با اين محاسبه، پنج روز باقي مي‌ماند(360=30×12). اين پنج روز، پس از آخرين روز از ماه اسفند(يعني روز 360) قرار مي‌گرفت كه «پنجه»، «پنجه دزديده»، «خسمه مسترقه» يا اندرگاه خوانده مي‌شد؛ اين 5 روز را كه همزمان با يكي از شش «گهنبار» است جشن مي‌گرفتند. روزهاي ماه نيز، نامي معين داشت. اين نام‌ها از نام ستارگان، امشاسبندان و ايزدان گرفته شده كه به ترتيب عبارتند از:اورمزد (روز اول)، بهمن (روز دوم)، ارديبهشت (روز سوم)، شهريور (روز چهارم)، سپندارمذ (روز پنجم)، خورداد (روز ششم)، اَمرداد (روز هفتم)، دي به آذر (روز هشتم)، آذر (روز نهم)، آبان (روز دهم)، خور (روز يازدهم)، ماه (روز دوازدهم)، تير (روز سيزدهم)، گوش/گئوش(روز چهاردهم)، دي به مهر (روز پانزدهم)، مهر (روز شانزدهم) ، سروش (روز هفدم)، رشن (روزهجدهم)، فروردين (روز نوزدهم)، ورهرام (روز بيستم)، رام (روز بيست‌ويكم)، باد (روز بيست‌ودوم)، دي به دين (روز بيست‌وسوم)، دين (روز بيست‌وچهارم)، ارد (روز بيست‌وپنجم)، اشتاد (روز بيست‌وششم)، آسمان (روز بيست‌وهفتم)، زامياد (روز بيست‌وهشتم)، مانتره‌سپند(روز‌بيست‌ونهم) و  انارام (روز سي‌ام)

وجود اين 12 روز در ميان اسامي روزهاي ماه سي‌روزه مبناي جشن‌هاي دوازدگانه ايران باستان مي‌باشد. بدين ترتيب كه يك روز هم‌نام ماه، در هر ماه وجود دارد و و هرگاه آن روز فرا مي‌ رسید مردم جشن مي‌گرفتند. اين جشن‌ها عبارت بودند از : فروردينگان (19 فروردين ماه)، ارديبهشتگان (13 ارديبهشت ماه)، خوردادگان (6 خردادماه)، تيرگان (13 تيرماه)، ا‏َمردادگان (7 اَمردادماه)،، شهريورگان (4شهريورماه)، مهرگان (16 مهرگاه)، آبانگان (10 آبان‌ماه)، آذرگان (9 آذرماه)، ديگانه (8،15 و 23 دي ماه)، بهمنگان (2 بهمن‌ماه) و سپندارمذگان (5 اسفندماه).

[iii] - از پادشاه پيشدادي، كه شيوه كشت و كار، كندن كاريز، كاشتن درخت، کشف آتش (یکی از مناسبت‌های جشن سده) و... را به او نسبت مي دهند.

[iv] - به اين بهانه در سال 1383  انتشارات كاروان با گرد آوردن نويسندگان، اين روز را جشن گرفتند.

[v] - رسم آب‌پاشان از مراسم معتبر و مشهوري است كه  در كتب تاريخ و سفرنامه‌ها اكثرا به نوروز نسبت داده شده است. در توضيح اين مسئله اينگونه آمده كه:‌«به موجب عدم اجراي كبيسه، نوروز از محل طبيعي خود، يعني اعتدال بهاري، تغيير يافته بود و و از سوي ديگر در زمان معتضد به موجب تعيين هنگام اخذ خراج و ماليات آغاز سال را در تابستان قرار داد. و دنبال اين تشت رسم شست‌و شو و آب پاشيدن مقارن با جشن نوروز شد.    

[vi] - در فرامرز كلا، كسي كه بايستي لال باشد، در غروب آفتاب در آب سرد رودخانه مي‌رفت كه از شدت سرما قدرت صحبت كردن نداشته باشد.

 منابع:

1.   آموزگار، ژاله (1380)، « تاريخ اساطير ايران»، چاپ سوم، تهران: سمت

2. روح‌الاميني، محمود (1378)، «آيين‌ها و جشن‌هاي كهن در ايران امروز: نگرش و پژوهشي مردم‌شناختي)، چاپ دوم، تهران: آگاه

3.   رضي، هاشم (1380)، «گاه‌شماري و جشن‌هاي ايران باستان»، چاپ اول، تهران: بهجت

4.   درفش كاوياني: ويژه‌نامه جشن خردادگان، چهارم خردادماه1384، شماره 3

5. صفی زاده، فاروق: "شادی و نشاط، رمز موفقیت در ایران باستان"، ماهنامه موفقیت، سال دوم، فروردین 1379، شماره 19، ص­ص 21-19

6. مرادی غیاث آبادی، رضا: "راهنمای زمان جشن ها  و گردهمای های ایران باستان"، /www.ghiasabadi.com

  * این مقاله در روزنامه جام جم- شماره ۵۰۲۰- ۲۶ تیر ۱۳۸۶ به چاپ رسیده است

برگرفته از وبلاگ سپندارمد


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره کتابخانه

کتابخانه عمومی حکیم هیدجی تحت نظر نهاد کتابخانه های عمومی کشور در سال 1375 و باهدف اطلاع رسانی به عموم مخاطبین شروع به کار کرده است. تلفن: 02435752101 آدرس: خیابان امام خمینی - خیابان ملت- کتابخانه عمومی حکیم هیدجی کدپستی: 43876-45731
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کتاب خانه ی عمومی حکیم هیدجی و آدرس khakim.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 41
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 41
بازدید ماه : 567
بازدید کل : 98083
تعداد مطالب : 256
تعداد نظرات : 17
تعداد آنلاین : 1